top of page

مفهوم "فیض" در مسیحیت

  • David
  • Sep 22, 2024
  • 12 min read

Updated: Apr 23

اساسات آموزه فیض در مسیحیت


ree

برای دینی که فرزند عزیز و یگانه ای خدایش، نماد قربانی پرداختن قیمت گناهان بشر با قیمت خون اش است، قربان کردن هوس های شیطانی، و پذیرفتن فرزند این خدای مهربان منحیث یگانه راه رسیدن به جاوانگی، آسان ترین کاری است که یک انسان خردمند می تواند انجام اش بدهد!

 "از یادداشت های روزانه ای من"

چکیده

           فیض در کتاب مقدس به معنای شفقت، مهربانی و بخشش است که خداوند به انسان‌ها نشان می‌دهد، حتی زمانی که انسان‌ ها سزاوار آن نیستند. فیض خدا بی‌ قید و شرط، و بدون هیچ‌ گونه توقع و پیش ‌شرطی است. در این نوشته، من کوشش خواهم کرد که مفهوم  {فیض} خداوند در کتاب مقدس که یکی از عمیق ترین و در عین حال اثرگذار ترین مفاهیم در زندگی مومنان می باشد را در حد امکان و با زبان شیوا، تشریح کنم. برای تلطیف مسله، و برای اینکه این مقاله ی طویل، ملال انگیز نشود، دوست دارم که داستانی از کتاب مقدس که محتوای آن متمرکز به مسله ای فیض است را، در نخستین جملات این مقاله، با شما شریک بسازم. در داستان پسر ولخرج و یا پسر گمشده، در کتاب مقدس چنین می خوانیم:

  "مَثَل/داستان پسر ولخرج در کتاب مقدس"

۱۱ عیسی باز گفت: «مردی بود که دو پسر داشت. ۱۲ پسر خوردتر به پدرش گفت: «پدر، سهم مرا از دارایی خود به من بده.» پس پدر دارایی خود را بین دو پسرش تقسیم کرد. ۱۳ چند روز پس از آن، پسر خوردتر سهم خود را به پول نقد تبدیل کرد و راهی سرزمین دور شد. در آنجا همۀ دارایی خود را در عیاشی بر باد داد. ۱۴ وقتی تمام آن را خرج کرد، قحطی شدید در آن سرزمین رُخ داد و او محتاج گردید. ۱۵ پس پسر رفت و نوکر یکی از مردمان آن محل شد. آن شخص او را به مزرعۀ خود فرستاد تا خوکهایش را بچراند. ۱۶ پسر آرزو داشت شکم خود را با خوراکی که خوکها می خوردند پُر کند، ولی هیچ کس به او چیزی نمی داد. ۱۷ آخر به خود آمد و گفت: «بسیاری از نوکران پدرم نان کافی، حتی اضافی دارند و من در اینجا نزدیک است از گرسنه گی بمیرم. ۱۸ پس بر می خیزم و پیش پدر خود می روم و به او می گویم: پدر، من نسبت به خدا و نسبت به تو گناه کرده ام. ۱۹ دیگر لایق آن نیستم که پسر تو گفته شوم. با من هم مانند یکی از نوکران خود رفتار کن.» ۲۰ پس برخاست و راهی خانۀ پدر شد. هنوز به خانه نرسیده بود که پدرش او را از دور دید و دلش به حال پسرش سوخت و به طرف او دوید، دست به گردنش انداخت و به گرمی او را بوسید. ۲۱ پسر گفت: «پدر، من مقابل خدا و پیش تو گناه کرده ام. دیگر لایق آن نیستم که پسر تو گفته شوم.» ۲۲ اما پدر به نوکران خود گفت: «زود بروید! بهترین چپن را بیاورید و به او بپوشانید. انگشتری به انگشتش و کفش به پاهایش کنید. ۲۳ گوسالۀ چاق را هم بیاورید و بکُشید تا جشنی برپا کنیم، ۲۴ چون این پسر من مُرده بود، ولی حالا زنده شده است. او گم شده بود، اما حالا پیدا شده است.» به این ترتیب جشن و خوشی شروع شد.

۲۵ در این هنگام پسر کلان این مرد که در مزرعه بود، وقتی بازگشت و به خانه نزدیک شد، صدای موسیقی و رقص را شنید. ۲۶ پس یکی از نوکران را صدا کرد و پرسید: «چه خبر است؟» ۲۷ نوکر به او گفت: «برادرت آمده است و پدرت چون او را صحیح و سالم باز یافته است، گوسالۀ چاق را برای او کُشته است.» ۲۸ پسر بزرگ چنان قهر شد که حتی نمی خواست به داخل بیاید. پدرش بیرون آمد و پیش او زاری کرد. ۲۹ اما او در جواب پدر گفت: «تو خوب می دانی که من در این چند سال مانند یک غلام به تو خدمت کرده ام و هیچ وقت از اوامر تو سرپیچی نکرده ام اما تو حتی یک بزغاله هم به من ندادی تا با دوستان خود جشن بگیرم. ۳۰ مگر همین که این پسرت پیدا شد، در حالی که همۀ ثروت تو را با فاحشه ها تلف کرد، با آن هم برای او گوسالۀ چاق را کُشتی.» ۳۱ پدر گفت: «پسرم، تو همیشه با من هستی و هر چه من دارم از توست. ۳۲ اما اکنون باید جشن بگیریم و خوشی کنیم، زیرا این برادر تو که مُرده بود، زنده شده است و گم شده بود، پیدا شده است.»

            این داستان، کماکان می تواند مثالی از فیض باشد. چنانچه در این داستان خواندیم، پسر ولخرج، بعد از مراجعت به پدرش، نه تنها توبیخ نمی شود، بلکه استقبال می شود و نه تنها توسط پدرش مورد عفو قرار می گیرد، بلکه با سخاوت پدرش نیز مواجه می شود و چیزی را مستحق اش نیست، به دست می آورد. بهترین لباس، بهترین غذا و سهیم شدن دوباره در ثرت و دارایی پدرش. این داستان، به نوعی در صدد تفهیم فیض خداوند به انسان است. خداوند، به دلیل عشق بی انتهایش به انسان، او را مورد عفو و مهربانی خود قرار می دهد و نه تنها گناهان اش را می بخشد، بلکه، او را مستحق زندگی جاودانه می سازد. ما در کتاب مقدس، (در عهد عتیق و عهد جدید) مثال های زیادی را از فیض خداوند می بینیم. چنانچه موسی، ابراهیم و بنی اسراییل، مشمول فیض خداوند شده اند، ولی فیض خداوند، با فرود آمدن عیسای مسیح، مصلوب شدن اش، پرداختن قیمت گناهان انسان با خون اش، به مرحله ای اوج می رسد. "همیشه خدا را به خاطر آن فیضی که او در عیسای مسیح به شما عطا فرموده است، شکر می کنم" (اول قرنتیان 1:4)

           چنان چه در این داستان می خوانیم، فیض، معنای بسیار عمیق تر و فراتر از مهربانی را احتوا می کند. مهربانی، پاسخی است که در مقابل کار خوب و یا کمکی که به دیگران انجام می دهیم، مستحق آن می شویم. همینطور، بخشش نیز در مقابل خطایی که از کسی سر می زند، و ما با بخشیدن خطای جانب مقابل، بخشش را به عنوان یک عمل نیک، از خود به نمایش می گذاریم. اما چنان چه در این داستان می خوانیم، شخصیت خطا کار این داستان، مورد فیض پدرش قرار گرفته است که نه تنها خطای پسرش را بخشیده، بلکه او را مورد فیض بی حد و حصر خود قرار داده است. حالا باید تصور کرد که فیض خدا فراتر از حدود درک و تصور ماست. مفاهیم بخشش و مهربانی، نمی توانند بار معنایی فیض خداوند را حمل کنند. این موضوع با زیبایی تمام در کتاب مقدس، اینگونه بیان شده است: "زیرا به واسطه ای فیض است که نجات یافته اید، از طریق ایمان – و این را نمی توانید به حساب خود بگذارید، چرا که هدیه ای است جانب خدا." "نجات پاداش اعمال نیک ما نیست، و از این رو هیچ کس نمی تواند به سبب آن به خود ببالد" (افسسیان 2: 8-9)

          مفهوم فیض به {وضعیتی} اتلاق می شود، که در آن، جانب مقابل علاوه بر این که ما را نسبت به خطایی که از ما سر زده، می بخشد، در عین زمان، یک چیز با ارزش را نیز برای مان هزینه می کند. برای تفهیم بهتر مفهوم {فیض}، خوب است تا یک مثال عینی تر و ساده تر ارایه کنیم تا فهم موضوع را آسان تر سازیم. فرض کنید شما در نتیجه ای عصبانیت، با شخص دیگری برخورد فزیکی می کنید و کار تان به دعوا و گلاویز شدن می کشد، در نتیجه ای خشمی که بر شما مستولی است، با مشت تان، محکم به صورت آن شخص میزنید. دعوا ختم می شود. آن شخص، علاوه بر اینکه به شما می گوید من تو را بخشیدم، شما را به صرف شام، به خانه اش دعوت می کند و بعد از صرف طعام، برای تان یک تحفه ای بسیار نفیسی نیز می دهد. در این مثال، شما علاوه بر اینکه بخشیده شده اید، مورد فیض کسی که با او دعوا کرده اید نیز، قرار می گیرید. در حقیقت، در مفهوم فیض، باید این نکته را در نظر داشت که: {ما علاوه بر اینکه مورد عفو و بخشش قرار می گیریم، پاداشی که مستحق آن نیستیم را نیز دریافت می کنیم}. این آیه های کتاب مقدس در باب تیتوس، می تواند مفهوم فیض را برای مان روشن تر بسازد و درک آن را ساده تر: "اما زمانی رسید که مهربانی و لطف نجات دهنده ای ما خدا آشکار شد."، "و مارا نجات داد، نه به خاطر کار های نیکویی که انجام داده  بودیم، بلکه فقط در اثر فیضی که نسبت به ما داشت. او با شستن گناهان مان، تولدی نو و زندگی تازه ای که از روح القدس است، بخشید."، "در اثر کاری که نجات دهنده ای ما عیسای مسیح انجام داد، خدا روح القدس را به فراوانی به ما عطا فرمود."، "تا به فیض او، بی گناه به شمار بیاییم، و اطمینان داشته باشیم که زندگی ابدی را به ارث خواهیم برد." (تیتوس 3:5-7)

           بحث فیض خداوند، یکی از بحث های بسیار عمیق، گسترده و با اهمیت در کتاب مقدس است. این مفهوم، تقریبا 200 مرتبه در کتاب مقدس و در آیات متعدد تذکار رفته است که این، نشانه ای اهمیت مفهوم {فیض خداوند} در کتاب مقدس، در مسیحیت و در زندگی روزمره ای مومنان می باشد. "اما به وسیله ای فیض خدا، آنچه امروز هستم، هستم و فیضی که او نصیب من گردانیده، بیهوده نبود؛ زیرا من از همه ایشان بیشتر زحمت کشیدم. گرچه واقعا من نبودم؛ بلکه فیض خدا بود که با من کار می کرد." (اول قرنیتان 15:10)

          همانطوریکه که اشاره شد، به دلیل گسترده گی مفهوم {فیض} در کتاب مقدس، در این مقاله من کوشش می کنم تا این واژه ای بسیار عمیق را از چندین زوایه، مورد بررسی قرار بدهم. برای درک دقیق مفهوم {فیض}، نیاز است تا به مسایل ذیل پرداخته شود:

-       تعریف مفهوم فیض و انواع فیض؛

-       اثرات فیض در عرصه های عملی زندگی مومنان؛

-       چه چیز های شامل مفهوم فیض می شوند.

تعاریف مفهوم فیض

          کلمه "فیض" در اصطلاح کتاب مقدس می تواند، مانند بخشش، توبه، تجدید حیات، و نجات، به معنای چیزی به اندازه توصیف کل فعالیت خدا نسبت به انسان یا محدود به توصیف بخشی از آن فعالیت باشد. یک تعریف دقیق و متداول فیض را به عنوان لطف بی ارزش خدا نسبت به انسان توصیف می کند. در عهد عتیق، اصطلاحی که اغلب به عنوان "فیض" ترجمه می شود، hen {ej}  است. در عهد جدید، این مفهوم Charis {Cavri} می باشد.

کلمه hen [ej] حدود شصت بار در عهد عتیق آمده است. ما نمونه های بسیار زیادی از لطف انسان ها به هم نوعان شان را شاید در زندگی روزمره خویش ببینیم، بنا نمونه هایی از لطف انسان نسبت به انسان در حیات اجتماعی انسان ها، وجود دارد، اما مفهوم الهیاتی که برای ما اهمیت دارد، لطف خداوند نسبت به انسان است. این اصطلاح اغلب در عبارت «در نظر شما (یعنی خدا)» یا «در نظر خداوند» به کار می‌رود. در این مفهوم، خدا پادشاه مراقب و مهربانی است که همواره لطف اش شامل حال همه ای بندگانش می شود. چنانچه در کتاب مقدس می خوانیم: "خداوند در برابر موسی ظاهر شد و چنین ندا کرد: «یهوه، یهوه، خدای رحیم و فیاض، دیرخشم و آکنده از محبت و وفا»" (خروج: 34:6)

              این مفهوم با وضاحت، در کتاب مقدس باب پیدایش انعکاس می یابد و نوح پیامبر که از جمله ای صالحین است در نظر خداوند فیض می یابد. "اما نوح در نظر خداوند فیض یافت" (پیدایش 8:6). خداوند از این که انسان دچار زشتی و بدسرشتی شده بود، اندوهناک شد. "و خداوند دید که شرارت انسان بر زمین بسیار است، و هر نیت و اندیشه های دل او پیوسته برای بدی است و بس" (پیدایش 6:5) اندوهگین شد. این جمله در مورد بیزاری خداوند نسبت به انسان گناه کار، به اساس آن وعده ای او مبنی بر اینکه آدمیان را از روی زمین برخواهد چید، یعنی به دلیل خشم خدا از {وضعیت گناه آلود}، و بشر را به کلی نابود خواهد کرد. سپس نوح به عنوان بنده ای خوب خدا توصیف می شود که در نظر خداوند فیض یافته است. مفاهیم داوری و رستگاری، که در آن اکثریت قریب به اتفاق نوع بشر محکوم به نابودی هستند، در حالی که خداوند بر تعداد معدودی (نوح و خانواده اش) لطف می کند، اغلب با ایده فیض تکرار می شود.

در عهد جدید، فیض به وضوح از طریق زندگی و تعالیم عیسای مسیح نشان داده شده است. "زیرا شریعت به واسطه ای موسی داده شد؛ فیض و حقیقت از طریق عیسای مسیح آمد." (یوحنا 1:17)

 این آیه ای کتاب مقدس، انتقال از شریعت را که مستلزم پایبندی به دستورات بود، به فیض، که رستگاری را از طریق عیسی ارائه می‌کند، برجسته می‌کند.

فیض چیست؟ نگاهی به کلام خداوند و تعاریف متکلمان

برای درک بهتر این مفهوم، به ارایه چند مثال از کلام خدا و تعاریف الهیون، موضوع را دنبال می کنیم. در ابتدا، می خواهم که تعاریفی که از مفهموم {لطف} توسط الهیون صورت گرفته را در روشنایی آیات کتاب مقدس، ارایه نمایم.

لطف خداوند، از ابتدای پیدایش انسان، همواره شامل حال انسان ها بوده است. چنان که در داستان قوم بنی اسراییل، در کتاب مقدس در بالا ذکر کردیم، خداوند چندین بار قوم بنی اسراییل را مورد لطف بی انتهای خود قرار داده است.

هربرت لاکی یر در کتاب All the Doctrines of the Bible (آموزه های کتاب مقدس) می نویسد: "اهمیت درک درست مفهوم فیض الهی را می توان از تکرار تقریبا 200 مرتبه یی واژه {فیض} در کتاب مقدس، فهمید".

این بدان معنی است که واژه فیض، در حقیقت تبلور عینی عشق لایتناهی خداوند به انسان است. مفهوم فیض خدا، با مصلوب شدن فرزند یگانه اش، برای پرداخت قیمت گناهان انسان گناه کار، به اوج  می رسد و به زیباترین و در عین حال، عمیق ترین شکلش نماد و نمود می یابد. در حقیقت، مصلوب شدن عیسای مسیح، اوج عشق خداوند به بندگانش را به نمایش می گذارد. در حالیکه انسان گناه کار، مستحق این فیض نیست، ولی خداوند متعال، علاوه بر پرداختن قیمت گناهان ما، با قربانی کردن یگانه فرزندش (عیسای مسیح)، عشق ابدی و نا محدود خویش را به ما نشان داده و به ما، زندگی ابدی را بخشش می کند.

           فیض خدا (Grace) در مسیحیت به نعمت و لطف الهی گفته می شود که به انسان ها اعطا می شود و آن ها را قادر می سازد تا به خداوند نزدیک شوند، و از این طریق به معنویت کامل دست یابند. فیض خدا، به عنوان یک اصل مرکزی در الهیات مسیحی، به این ایده اشاره دارد که خداوند به طور رایگان و بدون انتظار جبران، نعمت و فیض خود را به انسان ها عطا می کند.

متکلمان مفهوم «فیض» را به وضوح تعریف کرده اند. جاناتان ادواردز در کتاب خود (آثار جاناتان ادواردز) رساترین تعریف را ارائه می دهد: او می نویسد: «خداوند بر اساس مشیت حاکمیت خود، خشنود است که به دشمنان خود لطف کند. اگرچه او بی نهایت برتر از همه است و نیازی به مخلوقات ندارد، اما به لطف خود می‌خواهد به کرم‌های خاکی بدبخت محبت و مهربانی کند.»

میلارد اریکسون در کتاب (الهیات مسیحی) با لحنی ملایم‌ تر می‌نویسد: لطف خدا، شفقت و محبت او نسبت به قومش است. این لطافت دل او نسبت به نیازمندان است. «اگر لطف مردم را گناهکار، جنایتکار و محکوم می بیند، فیض آنها را موجودی بدبخت و نیازمند می بیند که نیازمند لطف بی حد و حصر خداوند هستند.»

لطف خدا صبر او در عمل است. تیم چالیس فیض را اینگونه توصیف می کند: «فیض، صبر خداوند در عمل است. یعنی صبر خداوند بر مستحق عذاب.» بر اساس این تعریف، فیض چیزی نیست که خداوند به ما مدیون باشد، منطقاً فیض نمی تواند بدهی باشد، بلکه چیزی است که خداوند با مهربانی و محبت بی پایان خود به بندگان نالایق عطا می کند.

همانطور که می بینیم، خداوند در فضل خود صبور است. زیرا اجرای عدالت را به زمان دیگری موکول می کند. این پایان عدالت بی پایان خداوند است. انتخاب نکردن گزینه فوری برای اجرای عدالت از سوی خداوند به دلیل فطرت بزرگ و سرشار از عشق خداوند است.

رحمت خدا از درک ما خارج است. ما نه تنها خدای صبور داریم، بلکه لطف بیکران او برای ما قابل درک نیست.

نمونه های زیادی را در کتاب مقدس می بینیم که فیض بی پایان خداوند را به بندگانش با وضوح بسیار نشان می دهد. همانطور که در ابتدای کتاب مقدس، در داستان آدم و حوا برای اولین بار شاهد لطف بی پایان خداوند نسبت به آدم و حوا هستیم. جایی که خداوند شرمشان را می پوشاند. «یَهُوَه خدا لباسها را از پوست حیوانات ساخت و آدم و همسرش را پوشاند.» (پیدایش 3:21).

 دکتر دیوید جرمیا در کتاب خود به نام (Biblia) مفهوم لطف خداوند را به بندگان خود بسیار زیبا بیان کرده است. او می نویسد: «در مخزن رحمت در بهشت، کلمه ای به نام [خالی] نیست. خدا فقط منتظر مردم است بگذارید نشان دهند که واقعاً جدی هستند. هنگامی که با توبه واقعی به سوی او آمدیم، رحمت او مانند امواج دریا بر ما جاری می شود، زیرا او غنای رحمت است»

«اما خدا که در رحمت غنی است، به خاطر محبت عظیم خود در آنجا که ما را دوست داشت»، حتی زمانی که ما در گناهان مرده بودیم، ما را با مسیح زنده کرد (به وسیله شما نجات یافتید). (افسسیان2: 4-5)

هربرت لاک یر در کتاب خود می نویسد: «اهمیت درک درست مفهوم فیض الهی را می توان از تکرار کلمه [فیض] تقریباً 200 بار در کتاب مقدس فهمید.» (لاک یر، هربرت، همه دکترین های کتاب مقدس، 1964). این بدان معناست که کلمه «فیض» تجلی عینی عشق بی‌پایان خدا به انسان است[همانطور که نزدیک به 200 بار در کتاب عهد عتیق و عهد جدید تکرار شده است.] مفهوم فیض خداوند با مصلوب شدن تنها پسرش برای پرداخت بهای گناهان انسان گناهکار، به اوج خود می رسد و در زیباترین و در عین حال عمیق ترین شکل خود نمادی می شود. در واقع مصلوب شدن عیسی مسیح اوج محبت خداوند به بندگانش را نشان می دهد. در حالی که انسان گناهکار مستحق این فیض نیست، خداوند متعال علاوه بر پرداخت بهای گناهان ما، با قربانی کردن تنها پسر خود (عیسی مسیح)، محبت ابدی و نامحدود خود را به ما نشان می دهد و به ما حیات جاودانی عطا می کند.

«رستگاری از آغاز تا پایان، خدمت از آغاز تا پایان، تقدیس از آغاز تا پایان، همگی با فیض خدا همراه هستند» (لاک یر، هربرت، همه آموزه های کتاب مقدس، 1964).

 
 
 

Recent Posts

See All
کریسمس در قلب شما

کریسمس زمان ویژه‌ای است که پیر و جوان در سراسر جهان با اشتیاق آن را جشن می‌گیرند. خانواده‌ها گرد هم می‌آیند، هدایا رد و بدل می‌شود، و لحظات شادی سپری می‌گردد. اما بزرگ‌ترین هدیه‌ای که تاکنون داده شده،

 
 
 
صٌلح واقعی

صلح واقعی شاید صلح در میان استرس تصمیمات مالی، شلوغی فصل تعطیلات، و عجله‌ی خرید هدایا غیرممکن به نظر برسد. شاید حتی فکر یافتن صلح واقعی ناامیدکننده باشد. وقتی همه چیز بسیار پرمشغله و پراسترس است، انجی

 
 
 
شصت ثانیه با انجیل

۶۰ ثانیه با انجیل خدا تو را دوست دارد. ارمیا ۳۱:۳ / اول یوحنا ۴:۸-۱۰   خدا از گناه نفرت دارد. مزمور ۵:۵ / امثال ۶:۱۶-۱۹ حتی اگر «فرد خوبی» باشی... امثال ۲۱:۲   تو زندگی کاملی نداشته‌یی... اول یوحنا ۱:

 
 
 

Comments


bottom of page