معرفی:
- David
- Jul 25, 2024
- 6 min read
Updated: Aug 21
(An Introduction)

معرفی:
پدر آسمانی، ما از تو سپاسگزاریم که از طریق عیسی مسیح به ما زندگی ابدی دادی. تو را سپاس می گوییم که به واسطه او ما را از تاریکی به روشنایی و از مرگ به زندگی رساندی. عیسی مسیح نور و حقیقت و راه نجات ابدی است. (یوحنا 14:6) او مظهر عشق و رحمت خداست که سخاوتمندانه بر تاریکی می درخشد و تاریکی را روشن می کند.
من می خواهم از تجربه خودم شروع کنم. کسی که یک عمر در تاریکی مطلق و در کشوری پر از باورهای نادرست و باورهای دینی نادرست زندگی کرده است. شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما هر زمان که خداوند بخواهد، با نور درخشان و درخشان خود، تاریکی را به نور تبدیل می کند. شاید این یکی از تدبیرهای حکیمانه حق تعالی باشد که برخی از بندگان خود را با گذراندن مراحل مختلف زندگی در معرض آزمایشات مختلف قرار می دهد و بعداً در مسیر نور و آگاهی از حق و راه نجات قرار می دهد.
اگر بخواهیم و شجاعت خداحافظی با تاریکی را داشته باشیم، مطمئناً خدای بزرگ، پسرش عیسی مسیح و روح القدس به ما کمک خواهند کرد. برای شاد زیستن و زندگی ابدی، نیاز به تولد دوباره داریم. سفر من به این تولد دوباره دقیقاً در یک روز گرم تابستانی آغاز شد که صدها دختر جوان قربانی بمب گذاری بنیادگرایان اسلامی شدند. آن روز گرم با آن انفجار مهیب و کشته شدن ده ها کودکی که برای تحصیل به مدرسه رفته بودند، نماد کاملی از جهنم را در ذهن هر انسانی تداعی میکرد. چند ساعت پس از آن انفجار، اصولگرایان اسلامی با انتشار خبرنامه ای مسئولیت انفجار خونین آن روز گرم تابستان را بر عهده گرفتند.
در مورد اعتقادات مذهبی ام بارها با خودم فکر کردم. بسیاری از سوالات بی پاسخ ماندند. اصولگرایان بیشتر به قرآن و سنت پیامبر اسلام استناد می کردند. این عمل را [جهاد] می نامیدند. آن انفجار مرا وادار کرد که بیشتر و عمیق تر به منابع اسلامی مراجعه کنم. بعدها متوجه شدم که این اصولگرایان دقیقا بر اساس مبانی دینی و اعتقادات دینی خود عمل می کنند.
باید تصمیم سختی می گرفتم، باید اعتقاد 28 ساله ام به دین دروغین را رها می کردم. زیرا می دانستم دینی که من را خشن می سازد و از پیروانش می خواهد دیگران را بکشند، نمی تواند دین واقعی باشد. یک نوشته زیبا وجود دارد که می گوید: «اگر دین شما (باور) از شما می خواهد که خون بریزید یا دیگران را بکشید، قطعاً به دین جدیدی نیاز دارید.
از آن به بعد فقط در ظاهر مسلمان بودم، اما به آن اعتقاد نداشتم.
در ابتدا دلهره داشتم و می ترسیدم، اما با یافتن کتاب مقدس در گوگل بر ترس هایم غلبه کردم، فکر کردم، حداقل جایگزین دیگری وجود دارد، اگر بخواهم معتقد باشم. اما ابتدا میخواستم مطمئن شوم که آیا شباهتی بین اسلام و مسیحیت وجود دارد یا خیر. بنابراین، لازم بود کتاب مقدس را بخوانم و بررسی کنم که محتوای کتاب مقدس چیست، و صادقانه بگویم، اگر فقط یک بار با کلماتی مانند خون، شمشیر یا جهاد مواجه می شدم، حتی به خواندن کتاب مقدس ادامه نمی دادم. اما هر چه بیشتر تمرکز کردم، چنین «اصطلاحاتی» را در کتاب مقدس ندیدم. در عوض، با «مهربانی، محبت برادرانه، احترام، بخشش، کمک، حمایت و سخت کوشی» مواجه شدم. بعدها در دو سفر من به خارج، و دیدن کلیساها از نزدیک، غلبه بر ترس خروج از اسلام، در من، بیشتر و بیشتر شد. من مدت زیادی را با اضطراب و وسواس در مورد گذار از اسلام به مسیحیت گذراندم. ای کاش آن زمان این آیات کتاب مقدس را می دانستم تا زودتر بر ترس های بیهوده خود غلبه می کردم. «نترس، زیرا من با تو هستم، ناامید مباش، زیرا من خدای تو هستم، تو را تقویت خواهم کرد، آری، تو را با دست راست عدالت حمایت خواهم کرد.» (اشعیا 41:10) یا "آیا من به تو امر نکرده ام؟ قوی و شجاع باش، نترس و هراسان مباش، زیرا یهوه خدایت هر کجا که بروی است." (یوشع 1:9)
با مطالعه بیشتر کتاب مقدس و با درک درستی کلام خدا، ترسم کاهش یافت، اما هنوز نیاز داشتم بر شک و تردیدهای خود غلبه کنم. مدتی بعد، کشیش یک کلیسای مسیحی به من توضیح داد که چگونه می توانم پیرو عیسی مسیح شوم و ایمانم را از اسلام به مسیحیت منتقل کنم. در 4 آگوست 2022 بود که برای اولین بار متوجه شدم که من یک گناهکار هستم و عیسی مسیح تاوان گناه من را با مرگ بر روی صلیب برای من پرداخت! میدانستم که باید عیسی بیاید تا در قلبم زندگی کند تا از نظر روحی دوباره متولد شوم. از طریق درک عشق مسیح به من با مردن برای من بود که قلبم را به شدت تکان خورد و از آن به بعد، به شدت می خواستم او (مسیح) مرا نجات دهد.
کشیش به من کمک کرد تا با این باور که عیسی مسیح پسر خدا و خدا در جسم بوده و هست، دعا کنم و عیسی مسیح را در زندگی خود بپذیرم. با دعا به عیسی، روح القدس او در قلب من زنده شد و مرا فرزند واقعی خدا خواند (رومیان 8: 9). من بسیار خوشحال بودم که زندگی خود را به او تسلیم کردم و لذت واقعی را تجربه کردم که فقط عیسی مسیح می تواند به زندگی یک فرد بیاورد از آن روز مبارک که به مسیحیت گرویدم، سال ها گذشته است، اکنون که به گذشته نگاه می کنم می بینم که دلیل ترس من، بسیار پوچ بود، و ای کاش این فرصت و شجاعت را داشتم که زودتر عیسی مسیح را به عنوان نجات دهنده خود بپذیرم. تولد جدیدم این فرصت را به من داد تا عدالت خدا، حقیقت مسیحیت و فداکاری بزرگی را که عیسی مسیح برای پرداخت بهای گناهانمان انجام داد، بهتر درک کنم. آیات بسیار زیبایی در کتاب مقدس در مورد تولد دوباره وجود دارد. در این مقاله سعی می کنم برخی از آنها را برای شما نقل کنم.
1 - مردی از فریسیان به نام نیقودیموس، یکی از فرمانروای یهودیان بود. 2- این مرد شبانه نزد عیسی آمد و به او گفت: ای رب، ما می دانیم که تو معلمی هستی که از جانب خدا آمده ای. زیرا هیچ کس نمی تواند این نشانه هایی را که تو انجام می دهی انجام دهد، مگر اینکه خدا با او باشد.
3 - عیسی در جواب او گفت: "به یقین به تو میگویم، اگر کسی از نو متولد نشود، نمیتواند ملکوت خدا را ببیند."
4 - نیقودیموس به او گفت: "چگونه ممکن است انسان در پیری متولد شود؟ آیا می تواند برای بار دوم وارد شکم مادرش شود و به دنیا بیاید؟"
5 - عیسی پاسخ داد: "به یقین به شما میگویم، اگر کسی از آب و روح متولد نشود، نمیتواند به ملکوت خدا وارد شود." 6- "آنچه از جسم زاده می شود، جسم است و آنچه از روح متولد می شود روح است." 7- تعجب نکنید که به شما گفتم: "باید دوباره متولد شوید." 8- "باد هر کجا که بخواهد میوزد و شما آن را میشنوید، اما نمیتوانید بگویید از کجا میآید و به کجا میرود. هر کس که از روح متولد شده باشد نیز چنین است."
9- نیقودیموس در جواب او گفت: "اینها چگونه ممکن است؟"
10 - عیسی در جواب او گفت: "آیا تو معلم اسرائیل هستی و اینها را نمیدانی؟" 11- "به یقین به شما میگویم آنچه را میدانیم میگوییم و آنچه را دیدهایم شهادت میدهیم، و شما شهادت ما را نمیپذیرید." 12- "اگر چیزهای زمینی را به شما گفته ام و شما ایمان ندارید، اگر چیزهای آسمانی را به شما بگویم چگونه ایمان خواهید آورد؟" 13- "هیچ کس به آسمان بالا نرفته است مگر او که از آسمان نازل شد، یعنی پسر انسان که در آسمان است." 14- "و همانطور که موسی مار را در بیابان بلند کرد، پسر انسان نیز باید بلند شود." 15- "تا هر که به او ایمان آورد هلاک نشود، بلکه حیات جاودانی داشته باشد." 16- "زیرا خدا جهان را چنان محبت کرد که پسر یگانه خود را داد تا هر که به او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی داشته باشد." 17- "زیرا خدا پسر خود را به جهان نفرستاد تا جهان را محکوم کند، بلکه برای اینکه جهان به وسیله او نجات یابد."
18 – "هر که به او ایمان آورد محکوم نمی شود. اما کسی که ایمان نیاورد قبلاً محکوم شده است، زیرا به نام پسر یگانه خدا ایمان نیاورده است." 19- "و این محکومیت است که نور به جهان آمده است و مردم تاریکی را بیشتر از نور دوست داشتند زیرا اعمالشان بد بود." 20- "زیرا هر که بدی میکند از نور متنفر است و به سوی نور نمیآید، مبادا اعمالش آشکار شود. 21 اما کسی که راست میکند به نور میآید تا اعمال او به وضوح دیده شود که در خدا انجام شده است."
بر اساس متن کتاب مقدس، هر انسانی برای رسیدن به زندگی سعادتمند و جاودانه، باید از نظر روحی دوباره متولد شود. او باید با پذیرش نور ایمان، با پذیرفتن عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده خود، که نور خود را به جهان آورده است، تولدی دوباره بیابد که همه بر اساس عدالت، رحمت، و فیض خداوند با نشان دادن عشق پسرش و روح القدس به ما است. بدون تولد جدید و بدون پذیرش اینکه ما ذاتاً گناهکار هستیم (دلیل بارز گناهکاری ما نافرمانی آدم و حوا در باغ عدن بود) و بدون پذیرش عیسی مسیح به عنوان تنها ناجی نمی توانیم به بهشت برسیم. یا زندگی ابدی دریافت کنیم.
هدف از این تولد دوباره تولد فیزیکی نیست. این تولد، یک تولد معنوی و یک تولد اعتقادی است که با نور ایمان، تولدی نو در ذهن و ضمیر هر مؤمنی اتفاق می افتد.
دیوید،
12 جولای 2024
Comments