top of page

Done, Ch. 10

فصل دهم


ایمان به مسیح


تصور کنید که صبح کریسمس فرا رسیده و فرزندان شما، از باز کردن هدایای که شما با هزاران اشتیاق و با هزینه کردن مبالغ زیاد پول، آن ها را برای شان فراهم کردید، سر بزنند، چه حسی به شما دست می دهد؟ اگر اطفال تان بگویند که ما این هدایا را نمی پذیریم چه؟ (احتمالاً این اتفاق نخواهد افتاد، اما برای یک لحظه فرض را بر این قرار دهید) این یک ناامیدی وحشتناک خواهد بود. بعد از آن همه تقلا و کوشش برای خرید، پرداخت هزینه و انتظار مشتاقانه، اگر بچه ها چیزی را که شما برای شان خریده بودید نمی پذیرفتند، مطمئنا که شما را شدیدا متاثر می ساخت.

هر چند مواجه شدن با این واقعیت، بسیار بعید است! چرا؟ زیرا دریافت هدیه آسان است! و هدیه گرفتن، لذت دارد. این چیزی است که شما مشتاقانه منتظر آن هستید و پیش بینی می کنید.

من هیچگاهی مجبور نشده ام فرزندانم را ترغیب کنم تا یک هدیه باز کنند. من هرگز مجبور نبوده ام با آنها صحبت کنم که آیا هدیه ام را می پذیرند و یا خیر. من هرگز مجبور نبوده ام منتظر بمانم تا آنها تصمیم بگیرند که آن را بگیرند یا نه. من هرگز مجبور نبودم آنها را متقاعد کنم که هدیهء من خوب بوده است یا خیر، چون همیشه فرزندانم با کمال میل، هدایای شان را با حرص و ولع وصف ناپذیری باز کرده اند و با تشکری، آن ها را از من پذیرفته اند.

پس چرا بسیاری از مردم در دریافت هدیهء پدر آسمانی تعلل می وزرند؟

من این خبر را با افراد زیادی به اشتراک گذاشته ام آنها با [باور] مبارزه می کنند. به نظر نمی رسد آنها بپذیرند که خدا، پروسهء دریافت این هدیهء ویژه را اینقدر ساده ساخته باشد. آنها استدلال می کنند که باید چیزهای بیشتری انجام داد تا مستحق این هدیهء ویژه شد! آنها فکر می کنند: «باید کاری انجام دهم تا آن را به دست بیاورم یا برای مستحق شدن این هدیهء گرانبها، باید برای آن هزینه کنم.»

مهم نیست که چگونه به آن نگاه می‌کنید، اگر تصمیم گرفتید به کتاب مقدس اعتقاد داشته باشید، باید با اعتقاد راسخ به آن کلمهء کلیدی [پرداخت شد، انجام شد] به سوی این هدیه بروید و آن را تصاحب کنید،... و نه با [انجام یک سری اعمال مطابق به لست قابل اجرا در سایر سیستم های مذهبی].

و اگر با طرز دید [انجام شد]، اگر این هدیهء نجات را بپذیرید (پرداخت برای گناه) یک هدیهء رایگان است، پس فقط دو تصمیم ساده باقی میماند است تا واقعاً این هدیه مال شما شود. برای دریافت هر هدیهء باید دو تصمیم ساده بگیرید: اولی داخلی و دومی خارجی.

تصور کنید که اگر من روزی نزد شما بیایم و یک هزار دلار به عنوان یک هدیهء رایگان به شما پیشنهاد کنم، شما دو راه برای اتخاذ تصمیم، پیش روی تان خواهید داشت:

راه اول برای اتخاذ تصمیم، نزد شما این خواهد بود که: آیا من این مرد را که به طور رایگان یک هدیهء خوب [یک هزار دلار] برایم می دهد را باور کنم؟

لحظهء آنجا می ایستید، به من نگاه می کنید، مرا بررسی می کنید و سعی می کنید ارزیابی کنید که من «در حال عملی ساختن این وعده ام» هستم. شما سعی می کنید به سرعت ارزیابی کنید که آیا به حرف من باور دارید یا نه. به احتمال زیاد، شما به من مشکوک خواهید شد -- شاید تصمیم می گیرید باور نکنید و به راه خویش خود ادامه دهید. در این صورت تصمیم دوم بی ربط می شود.

با این حال، اگر تصمیم بگیرید که من را باور کنید، شاید این دو طرز دید، دوباره در ذهن تان جاری شود که آیا این هدیه را قبول کنم و یا خیر؟

راه دوم برای اتخاذ تصمیم نزد شما این است که: آیا این هدیه را قبول کنم؟

حتی اگر فکر می کنید که من یک هزار دلار به شما هدیه می دهم، هنوز هم می توانید انتخاب کنید که هدیه را نگیرید. می توانید بگویید: «متشکرم، ممنون.» می توانید بگویید: «به نظر می رسد خودت بیشتر از من به آن نیاز داری» شما می توانید انتخاب کنید. اگرچه باور دارید که من این هدیه را برای شما خواهم داد، اما همچنان می‌توانید هدیه را رد کنید.

هدیهء اهدا کننده باید واقعی، رایگان و اختیاری باشد و از طرف دیگر، هدیه گیرنده باید هدیه را باور کند، و بعد از باور کردن هدیه، آن را می تواند دریافت کند و یا رد! برای اینکه یک هدیه مال شما شود، باید انتخاب کنید که هدیه دهنده را باور کنید و آن را به عنوان هدیه برای خود دریافت کنید. تا زمانی که این دو تصمیم ساده را نگیرید، هدیه واقعاً مال شما نیست. ممکن است نام شما روی آن باشد. اما اگر آن را باور نکنید و آن را دریافت نکنید، هرگز مال شما نخواهد بود.

در مورد هدیهء خداوند [زندگی ابدی] - نیز همینطور است. شما «به طور خودکار» این هدیه را دریافت نمی کنید. شما این هدیه را «با تصمیم» دریافت می کنید. بله، برای شما آماده شده است. بله این هدیه منتظر شماست. بله، نام شما روی آن است. و بله، شما می توانید تصمیم بگیرید که از آنجا دور شوید و از دریافت هدیه امتناع بورزید. شما می توانید تصمیم بگیرید که باور نکنید و دریافت نکنید. دریافت هدیهء ویژهء خداوند توسط انسان ها، نیاز به باور به این هدیه و تصمیم برای دریافت این هدیه دارد.

معمولاً در باور و دریافت مشکل چندانی ندارند.

با این حال، بسیاری از افرادی که من ملاقات می کنم به نظر نمی رسد که بتوانند این کار را با خدا انجام دهند. پس، شما چطور؟ آیا این واقعاً چیزی است که شما باید به ارتباط آن به پنجاه و هفت طریق ممکن فکر کنید؟ آیا این واقعاً چیزی است که شما باید هشتاد و دو دلیل برای «عدم پذیرش آن» پیدا کنید؟ این هدیهء خداست این هدیه برای گرفتن، برای همه رایگان است. اگر به کتاب مقدس ایمان دارید - اگر خدا را به قول او قبول دارید، این هدیه می تواند همین حالا مال شما باشد.

در فصل 10، رومیان، آیه های 9 و 10 خداوند «گرفتن هدیه» را اینگونه توصیف می کند. او می گوید: «در واقع، اگر انسان با زبان خود نزد دیگران اقرار کند که عیسای مسیح خداوند اوست و در قلب خود نیز ایمان داشته باشد که خداوند او را پس از مرگ زنده کرد، نجات خواهد یافت. زیرا شخص در دل خود ایمان می آورد و عادل شمرده می شود، و با زبان ایمان خود را اقرار می کند و نجات می یابد.»

این موضوع را درک کردید؟ «زیرا انسان با دل به عدالت ایمان می آورد...» - [این قسمت ایمان است]. «و با دهان اعتراف برای نجات داده می شود» - [این بخش دریافت است].

باز در آیهء سیزده می فرماید: «زیرا هر که نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت». به عبارت دیگر، هر کس بخواهد می تواند این هدیه را از طرف خداوند داشته باشد!

در اعمال رسولان 16:31 به ما آموزش داده شده است: «به عیسای مسیح ایمان بیاور، تا تو و تمام افراد خانواده ات نجات یابید.»

یک بار دیگر، عیسای مسیح  در یوحنا 3:16 می گوید: «زیرا خدا به قدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه پسر خود را فرستاده است تا هرکه به او ایمان آورد، هلاک نشود بلکه زندگی جاوید یابد.»

خداوند بارها و بارها در کتاب مقدس می گوید که این هدیه با [ایمان] و [دریافت] از آن ما می شود. از درون شروع می شود -- در قلب! با باور واقعی شروع می شود -- ایمان!

اکنون، مهم است که متوجه شوید دو نوع باور وجود دارد. یکی «باور سر» و دیگری «باور قلبی». باورتوسط سر، صرفاً یافتن آگاهی در مورد چیزی است. ولی باور قلبی در واقع اعتماد به آن آگاهی است که در سر ما نقش بسته است.

ممکن است شما  قبل بر این نیز به عیسای مسیح ایمان داشته بوده باشید. شما ممکن است همهء آنچه را که در این کتاب کوچک در مورد آن نوشته ام را درک کنید. میلیون‌ها نفر در جهان ادعا می‌کنند که به عیسی ایمان دارند -- با این حال آنها همچنان در تلاش هستند تا تاوان گناهان خود را از طریق سیستم های مذهبی [انجام بده محور] بپردازند و به سادگی به وضعیت ناامید خود اعتراف کرده و به پرداخت کامل کفارهء گناهان نوع بشر توسط عیسای مسیح  بر روی صلیب اعتماد نمی‌کنند.

اکنون سؤال این است که آیا شما فقط به عیسی مسیح اعتقاد قلبی دارید؟ آیا حاضرید باور کنید که هیچ چیز دیگری نمی تواند شما را نجات دهد؟ آیا مایلید که از خلوص قلب، با توبه و ایمان به طور کامل به مسیح روی آورید؟ آیا واقعاً تا آن حد ایمان خواهید داشت که فقط به عیسی اعتماد کنید تا او شما را نجات دهد و بدهی گناه شما را بپردازد؟

شما نمی توانید به طور همزمان به دیدگاه مذهبی و سیستمی که بر مبنای (انجام خوبی ها و دریافت پاداش از خداوند که اساس آن انجام برخی اعمال و امتناع از انجام برخی از اعمال دیگر می باشد و رابطهء که در آن مبنا، بر اساس پرداخت کفارهء گناهان ما توسط عیسای مسیح صورت گرفته است)اعتماد کنید. اکنون باید یکی از این دو را انتخاب کنید. شما باید در خصوص این هدیهء خداوند، یک انتخاب داشته باشید. اگر هدیه است، پس نمی توان آن را به دست آورد. اگر باید آن را به دست آورید، پس این یک هدیه نیست. با این حال خداوند مکرراً می گوید که شما نمی توانید آن را بدست آورید و این در واقع یک هدیه است. پس به کدام یک اعتقاد دارید، خدا یا دین؟ اگر به خداوند باور دارید، دیگر نیازی به انجام برخی از اعمال و مناسک برای مومن شمرده شدن و زندگی جاودانه یافتن، ندارید. عیسای مسیح، با رفتن بر بالای صلیب، و با خونش، قیمت این هدیه را پرداخته است، تنها کاری که شما باید انجام دهید، پذیرفتن این هدیه است و بس! و اگر به سیستم های مذهبی [انجام محور] باور دارید، (که بطور حتم در تضاد با کلام خداوند قرار دارد)، باید گفت که متاسفانه شما هدیهء خداوند را از دست داده اید.

دوراههء انتخاب -- آیا من به خدا اعتقاد دارم؟

آیا هدیه او را دریافت خواهم کرد؟

آیا پیام خدا به خود را باور دارید؟ آیا در قلب خود باور دارید که عیسای مسیح خداست؟ آیا شما معتقدید که علیرغم نکات خوبی که دارید، همچنان گناهکار هستید و به معجزه «تولد جدید» نیاز دارید؟ آیا باور دارید که عیسی تاوان گناه شما را پرداخت و دوباره از مرگ برخواست؟ اگر واقعاً این چیزها را در قلب خود باور دارید، پس تقریباً به دریافت هدیهء خداوند نزدیک هستید!

آیا این هدیه را دریافت خواهید کرد؟

امیدوارم شما هم مثل بچه های من، این هدیه را بدون تعلل، [چنان که آن ها هدایای کریسمس شان را بدون هیچ تعللی می پذیرند]، بپذیرید! امیدوارم همین حالا بگویید «بله، بله، بله... چه کسی نمی خواهد؟! فقط به من بگویید چگونه!»

خدا خیلی واضح میگوید «زیرا هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت» (رومیان 10:13) از آنجایی که شما نمی توانید از نظر جسمی به خدا نزدیک شوید و زندگی جاودانی بگیرید، او به سادگی می گوید: «بپرس». باورهای قلبی شما همراه با دعای سادهء درخواستی شما، این هدیه را از آن شما خواهد ساخت. تصمیم درونی شما برای دریافت، این هدیه را فوراً متعلق به شما می کند!

شما برای دریافت این هدیه، مکلف به انجام اعمال نیستید -- بلکه شما تصمیم می گیرید که آیا این هدیه را دریافت بکنم یا نه، به همین سادگی!

شما به سادگی انتخاب می کنید که آنچه [1] قبلا انجام شده را بپذیرید!

مهم ترین سوالی که در تمام زندگی خود با آن مواجه خواهید شد، تعیین می کند که ابدیت را در کجا سپری کنید.

آیا در این لحظه تصمیم خواهید گرفت که هدیهء خدا را باور و سپس دریافت کنید؟

من با خوش بینی فرض را بر این می گذارم که شبیه بچه‌های من، این هدیه را خیلی زود خواهید پذیرفت.

اگر از قبل تصمیم «باور به این هدیهء گران بهای خداوند مهربان» را گرفته اید، پس از شما می خواهم که در خلوت، همین لحظه، از اعماق قلب خود این دعای خالصانه و ساده را بخوانید:

عیسای مسیح،

من در قلبم ایمان دارم که تو خدایی. من باور دارم که تو برای تمام گناهان من مردی و دوباره زنده شدی. من نزد تو اعتراف می کنم که من یک گناهکار هستم و از تو می خواهم که نجات دهندهء شخصی من شوی. من با تمام وجودم، بتو اعتماد و باور دارم و از تو می خواهم تا وارد قلب، روح و زندگی من شوی تا مرا به سوی زندگی ابدی و بهشت ​​سوق بدهی. من این هدیهء فوق العاده گران بها ولی رایگان [زندگی ابدی] که تو به بشر به ارمغان آورده یی را با خلوص نیت و از اعماق قلبم می پذیرم.

آیا این هدیه را باور کردید و دریافت کردید؟ اگر نه، امیدوارم خیلی زود این کار را انجام دهید! با هدر دادن یک روز دیگر، و یا فرصتی دیگر، ریسک نکنید! خداوند از شما می خواهد که اکنون این تصمیم را بگیرید و او مشتاق است که شما هدیهء او را بپذیرید. او می گوید: «اینک، اکنون زمان مقبول است؛ اینک، اکنون روز نجات است» (دوم قرنتیان6:2).

اگر فقط دعای فوق را خوانده اید - به خاطر بزرگترین تصمیمی که گرفته اید به شما تبریک می گویم! خدا پرداخت کامل عیسای مسیح را برای بدهی گناه شما به حساب شما واریز خواهد کرد! پروندهء بدهی شما برای همیشه پاک می شود و شما در نظر خداوند، کامل – عادل -- و موجه هستید (همانطور که گویی هرگز گناه نکرده اید)!

این لزوماً به این معنی نیست که شما دیگر گناه نخواهید کرد -- در واقع شما گناه خواهید کرد، اما شما با پذیرفتن عیسای مسیح منحیث ناجی خود، بهای گناهان تان را به یکباره پرداخته اید.

شما اکنون «دوباره متولد شده اید» - عیسی مسیح به زندگی شما آمده است تا بماند و او روند رشد شما را در فیض خود آغاز کرده است. او شما را از نظر روحی از اساس «بازسازی» کرده است! شما ممکن است احساس متفاوتی نداشته باشید، اما طبق گفتهء خود خدا، شما یک «مخلوق جدید» هستید که روح عیسی مسیح در درون شما زندگی می کند.

شما به معنای واقعی کلمه مجموعهء جدیدی از ژن های معنوی دارید -- ژن گناه از بین رفته است و روح خداوند، زندگی شما را احاطه کرده است.

شما هرگز، جدا از خدا با ابدیت روبرو نخواهید شد. او به شما وعده زندگی ابدی را می دهد که هرگز تحت هیچ شرایطی نمی توان آن را از بین برد. دیگر نیازی نیست که از مرگ بترسید یا متعجب شوید که بعد از مرگ به کجا خواهید رفت! شما آنچه را که مسیح برای شما انجام داده است پذیرفته اید. شما هیچ کاری برای به دست آوردن آن انجام نداده اید و نمی توانید کاری برای از دست دادن آن انجام دهید! شما اکنون از آن خداوند هستید و او برای همیشه پدر آسمانی شماست.

اگر یادتان باشد، من به شما قول برگشت به این آیه را داده بودم، اکنون به این آیه باز می گردیم: «روزگاری شما نیز به علت سرکشی و گناهان تان، مرده بودید». (افسسیان 2:1)

چه تصمیم بزرگی. چه آیندهء مبارکی و چه زندگی جدید و شگفت انگیزی در شما کاشته شده است!

لطفا بحث را با ما در نتیجه گیری کتاب دنبال کنید، گمانم هنوز چند نکتهء کلیدی دیگر باقی مانده است تا باید همراه شما، شریک ساخته شوند.

[1]  پرداختن کفارهء گناهان انسان توسط عیسای مسیح بر بالای صلیب. چون او به خاطر گناه ما، بر بالای صلیب رفت و جان خود را در راه ما از دست داد.

bottom of page