چند سال پیش، یک واعظ معروف کتاب مقدس به دلیل سرعت غیرمجاز در یک شهر کوچک در یکی از ایالت های جنوبی توقیف و به دادگاه راهنمایی و رانندگی منتقل شد. واعظ به دلیل سرعت غیرمجاز اعتراف کرد. او میدانست که باید برای سرعت غیرمجاز جریمه بپردازد، قاضی او را خاطی شناخت و جریمهء را که باید بپردازد، اعلام کرد.
اما واعظ انتظار اتفاق بعدی را نداشت.
ناگهان قاضی واعظ را شناخت. قاضی نخواست که واعظ جریمه را بپردازد. ولی با توجه به اینکه قاضی در مسند عدالت نشسته است، نمیتوانست به سادگی بگوید: «بله، شما مقصرید، اما چون من شمارا می شناسم، می توانید جریمه را نپردازید.»
در عوض، قاضی دست در جیب خود کرد و مبلغ پولی را که باید به عنوان جریمهء واعظ می پرداخت، از جیبش بیرون کشید و گفت: «جناب واعظ، شما به جهت رعایت نکردن قوانین رانندگی مقصرید، و باید جریمه باید جریمه بپردازید، اما به دلیلی که من شما را دوست خود می دانم و به شما فوق العاده احترام قایلم، من به عوض شما، این جریمه را خواهم پرداخت. شما، آزادید.»
هرچند این مثال نمی تواند آنچه را که عیسای مسیح بر بالای صلیب و برای کفارهء گناهان ما پرداخت کرد، به تصویر بکشد ولی، حداقل می توان تصور کرد که پرداخت شدن بدهی ما توسط کسی که به ما احترام دارد و از صمیم قلب دوست مان دارد، چگونه احساسی را در ذهن ما متبادر می سازد. این تصویر بسیار کوچکی است نسبت به کاری که عیسای مسیح هنگام مرگ برای ما انجام داد. ما مقصر و غرق در گناه هستیم. پرداخت قیمت آن مرگ است. و عیسی برای ما مرد.
آیا این موضوع را به حد کافی درک کردی؟ خود قاضی به زمین آمد تا بهای گناهان ما را بپردازد. او به جای ما مرد. او خود را جایگزین گناه ما کرد.
بگذارید برای وضاحت بیشتر، کمی توضیح بدهم.
عیسی برای این آمد
برای درک پرداخت کفارهء گناهان ما توسط یک جایگزین، این جایگزین نمی تواند یک انسان معمولی باشد. چرا؟ چون انسان معمولی قادر به پرداخت کفارهء گناهان همهء افراد بشر نیست. چیز دیگری وجود دارد که باید درک کنید، بدون درک این مسئله، شما هرگز قادر به درک کاری که عیسای مسیح برای شما انجام داد نخواهید بود. عیسی پسر خداست. او فقط ادعا نمی کرد که پسر خداست.
چرا این مهم است؟ زیرا اگر عیسی فقط یک انسان دیگر باشد - حتی یک انسان خوب - مرگ او نمی تواند جایگزینی برای مرگ ما باشد. او تاوان گناه خود را خواهد پرداخت - نه گناه ما.
فرض کنید من یک جنایتکار محکوم به اعدام بودم که فردا صبح حکم اعدام من اجرا میشد. فرض کنید من و شما دوستان عزیزی هستیم و شما داوطلبانه و نسبت حس عمیق دوستی که نسبت به من دارید، از قاضی می خواهید که اجازه دهد که شما به جای اعدام شوید. [در برخی از سیستم های قضایی، این مجاز است - یک فرد بی گناه می تواند مجازات یک فرد مجرم را بگیرد در حالی که فرد مجرم آزاد می شود]. اما فرض کنید که شما نیز یک جنایتکار محکوم به اعدام بودید. هیچ راهی وجود نداشت تا شما بتوانید به جای من، اعدام شده و بار مسوولیت مرا به عهده بگیرید، چرا؟ چون شما نیز یک محکوم به اعدام بودید و باید به خاطر ارتکاب جرمی که شخصا از شما سرزده بود، باید اعدام میشدید، بنا، شما قادر به گرفتن مسوولیت جزایی من نبودید و قاضی عملا نمی توانست اجازه دهد شما به جای من اعدام شوید.
تنها دلیلی که مرگ عیسای مسیح می تواند جایگزینی برای مجازات همهء انسان ها باشد این است که مسیح هرگز گناه نکرد. و تنها دلیلی که پرداخت مسیح می تواند جایگزینی برای گناه همه باشد این است که به عنوان پسر خدا، مسیح نامحدود است. پرداخت او برای گناهان هر کس در دنیا کافی است.
عیسی به عنوان پسر خدا در تجسم یافت تا به ما آشکار کند که خدا کیست. او برای گناهان ما رنج کشید تا ما قادر باشیم با ایمان به او، از آتش ابدی نجات یافته و جاودانه گردیم. کتاب مقدس می گوید: «خدا در جسم ظاهر شد...» (اول تیموتائوس 3:16). این آیه در مورد عیسی صحبت می کند. یوحنا1:1و 14 در مورد عیسی می گوید: «در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود... و کلمه جسم شد و در میان ما ساکن شد و ما جلال او را دیدیم، جلال یگانه زادهء پدر، پر از فیض و حقیقت.»
عیسی خداست، و زمانی که او آمد تا تاوان گناهان ما را بپردازد، به عنوان یک قاضی عادل آمد این قاضی عادل نمی توانست گناه را نادیده بگیرد - اما بهای این گناه را خود پرداخت.
پرداخت پرهزینه
عیسی به طور فراطبیعی، در یک باکره آبستن شد و خود را فروتن کرد تا به عنوان یک نوزاد درمانده در یک خانوادهء فقیر و بدون مکنت به دنیا بیاید. در سن سی سالگی، او خدمت عمومی خود را آغاز کرد - شفای بیماران، شفای لنگان، پاکسازی جذامیان و حتی زنده کردن چند مرده. اگر در قرن اول زندگی میکردید و از نظر فکری صادقانه و بی طرفانه معجزات عیسی را مشاهده می کردید (مخصوصاً معجزه مرده را زنده کردن)، باید اذعان می کردید که این مرد معمولی نیست. حتما قانع می شدید که او خداست. در واقع، معجزات خارق العادهء او الوهیت او را با وضاحت تمام ثابت می کردند.
عیسی پس از سه سال موعظه، تعلیم و انجام معجزات خارق العاده، حسادت رهبران مذهبی آن روزگاران را برانگیخت. رهبران مذهبی فوق الذکر، سرانجام موفق شدند عیسی را به مرگ هولناک مصلوب شدن محکوم کنند.
آنچه عیسی داوطلبانه با مصلوب شدن خود تحمل کرد، گواه عالی و مظهر کامل عشق خدا به بندگانش است. (شما می توانید شرح کامل این رویداد را - از چهار منظر مختلف - در متی 27، مرقس 15، لوقا 23، و یوحنا 19) مطالعه کنید.
ابتدا مسیح را تازیانه زدند – شدت این تازیانه ها که به گربه نه دم [1]مشهور بودند، چنان زیاد بود که دو متهم دیگری که با عیسای مسیح یکجا محکوم به صلیب کشیده شدن بودند، قبل از عملی شدن مجازات اصلی که به صلیب کشیده شدن بود، جان دادند.
سپس، عیسی را به سالن داوری هدایت کردند، جایی که سربازان رومی او را به عنوان «پادشاه یهودیان» مسخره کردند و با گذاشتن تاجی از خار بر سر و فرو بردن آن در جمجمهء او، شکنجه اش را به حد نهایی رساندند.
سپس عیسی مجبور ساخته شد تا صلیبی که قرار بود بر بالای آن مصلوب شود را خودش حمل کند. هنگامی که او در زیر آن تلو تلو می خورد، در حالی که از اثر از دست دادن خون ضعیف شده بود، یک نفر سرباز را گماشتند تا با گرفتن زیربازوی او، اورا همچنان سرپا نگه بدارد و مسیح را به جلو براند.
و سپس بر بالای تپهء «جولجتا»، محل مصلوب شدن رسیدند. دست و پای عیسی را به صلیب میخکوب کردند. آنها صلیب را بلند کردند و آن را به زمین فروبردند تا مسیح بر بالای صلیب بمیرد.
درد شدید ناشی از میخکوب کردن بدن بر صلیب، آنقدر وحشتناک بود که اغلبا محکومین مصلوب، قبل از مردن، بارها بیهوش می شدند.
عیسی به مدت شش ساعت بر روی صلیب آویزان بود، در حالی که با درد غیرقابل وصف و قربانی باورنکردنی بین آسمان و زمین معلق بود.
سربازان رومی گاهی اوقات با شکستن پاهای فرد مصلوب، کوشش میکردند تا درد را در وی به حد اعظمی رساند و از اتکای شخص مصلوب به پاهایش، جلوگیری می کردند.. اما وقتی سربازان آمدند تا پاهای مسیح را بشکنند، متوجه شدند که او قبلاً مرده است. (این، مانند هر جنبه دیگری از مصلوب شدن مسیح، پیشگویی ها و الزامات قربانی را که صدها سال قبل از آمدن عیسی به زمین توسط خدا داده شده بود، برآورده ساخت. در این خصوص، یوحنا 19:36 می گوید: «زیرا این کارها انجام شد تا کتاب مقدس محقق شود، استخوانی از او شکسته نخواهد شد.») فقط برای اطمینان از اینکه آیا عیسی مرده است و یا خیر، سربازان با خنجر پهلوی او را دریدند و او تکان نخورد. ازشکاف پوست عیسای مسیح، آب و خون جاری شد و آن ها [سربازان] مطمئن شدند که مسیح مرده است.
به طور کامل پرداخت شده است
درست قبل از مرگ عیسی، او سه کلمه آخر را به زبان آورد: «تمام شد» (یوحنا 19:30).
«تمام شد.»
معنی آن کلمات چه بود؟ مسیح با گفتن «تمام شد» چه چیزی را می خواست به ما بگوید؟
«تمام شد؟»
کلمه یونانی که مسیح استفاده کرد و در کتاب مقدس نسخهء انگلیسی Finished و در نسخهء فارسی «تمام شد» و یا به پایان رسید، می خوانیم، مشتق شده از TETELESAI است. این یک اصطلاح مالی است که در یونان دوهزار سال پیش، معنای «پرداخت کامل» عوارض مالیاتی را افاده می کرد.
به طور کامل پرداخت شده است!
به یاد داشته باشید که خداوند می گوید کفارهء گناه چیست. «کفارهء گناه مرگ است» (رومیان 6:23). پس مسیح چه کرد؟ «اما خداوند ارزش محبت خود را نسبت به ما این گونه ابراز می کند: «زیرا در حالی که هنوز گناهکار بودیم، مسیح برای ما مرد» (رومیان 5:8).
کفارهء گناه مرگ است. عیسی برای ما مرد. به معنای واقعی کلمه، او بدهی ما برای پرداخت کفارهء گناه را با خونش به گونهء کامل پرداخت کرد.
اثبات
سه روز پس از مصلوب شدن و دفنش، مسیح دوباره از قبر برخاست. مسیح فقط نگفت: «تمام شد». او آن را با قیام دوبارهء خود ثابت کرد.
رستاخیز عیسای مسیح، یکی از «براهین شامخ مسیحیت» است. او بی سر و صدا و یا خاموشانه، دوباره برنخواست. او به گونهء علنی، دوباره قیام کرد. در باب قیام عیسای مسیح، مستندات تاریخی زیادی موجود بوده و شهادت شهود، به طور انکار ناپذیری قیام دوبارهء اورا تایید می کنند.
در کتاب مقدس، بیش از ده ثبوت ثبت شدهء مختلف از عیسی پس از برخواستن وی از مرگ وجود دارد. او چندین بار خود را نشان داد – یک بار بیش از پنجصد نفر او را دیدند که برایشان موعظه کرد و این پنجصد تن، به عنوان شاهدان عینی شهادت دادند که عیسای مسیح را دوباره زنده دیده اند که در جمعی بزرگ برای شان سخنرانی کرده است.
پرداخت رضایت بخش
در فصل قبل شاهد روشهای پرداخت ناکافی بودیم. وجه مشترک همه این پرداختها این است که کار یا تلاش شخصی ما را شامل میشود. تمام این پرداختها – [دین، کارهای خوب، پول، تنبیه خودخواسته، صداقت در باورهایمان] متمرکز به تلاش و کوشش انفرادی خود ماست که از آن طریق سعی میکنیم با خوب بودن/خوب شدن، کمک کردن، صدقه دادن، عبادت کردن، کمک کردن و... کفارهء گناهان خود را بپردازیم.
در واقع، در عمق باور به هر دینی در سراسر جهان این ایده وجود دارد که ما قرار است کاری انجام دهیم. اینکه آن کار و یا آن عبادت برای رستگاری چیست، از یک دین، تا به دین دیگر متفاوت است. مثلا این می تواند در یک دین به شکل یم دعا تبارز پیدا نماید و یا ممکن است در دینی دیگر از پیروان خواسته شود تا برای رستگار شدن حیوانی را قربانی کنند، و یا این که به کلیسا و یا معبد و یا مسجد کمک اقتصادی بدهند. و یا هم برای رستگار شدن، ممکن از پیروان خواسته شود تا به انجام مناسکی خاصی مبادرت بورزند. ممکن است این مناسک مراقبه، نماز، انجام حج و یا انجام اعمال نیک باشد.
اما در اساس همهء این موارد یک فلسفه وجود دارد: [انجام دادن] یعنی برای رستگاری باید کاری کرد، باید چیزی را به انجام رساند تا در نزد خدا، رستگار شد.
بیشتر تلاش کن
ببخش
به صندوق اعانهء کلیسا و مسجد و معبد بیشتر کمک کن
مناسکی خاصی را انجام بده
و....
مشکل طرح های فوق الذکر این است که همهء این شیوه های پرداخت کفارهء گناهان، نزد خداوند ناکافی هستند!!!
برخلاف تمام سیستم های طراحی شده در ادیان، عیسای مسیح، گزینه دیگری را ارائه می کند - تنها گزینهء که می تواند کارا باشد و موثر واقع شود. تنها گزینهء که توانانی این را دارد که به تنهایی بتواند کفارهء گناهان مان باشد: بخشش کامل و کامل گناه از طریق آنچه قبلاً عیسای مسیح برای نجات انسان از جدایی همیشگی از خداوند بالای صلیب انجام داده است. آری! او قیمت تمام گناهان انسان ها را به یکبارگی و بر بالای صلیب پرداخت کرده است.
سیستم های دینی، در ادیان گوناگون می گویند انجام دهید، ببخشید، کمک کنید، نماز بخوانید، روزه بگیرید، قربانی کنید، مناسک خاصی را انجام بدهید و...؛ اما عیسای مسیح می گوید تمام شد، من به یکباره کفارهء تمام گناهان بشر گنه آلود را بر بالای صلیب پرداخت کردم و شما نیاز ندارید که تقلای بیهوده کنید، آری! مسیح می گوید: من به جای همهء شما و برای همهء گناهانی که مرتکب شده اید، و یا مرتکب خواهید شد—کفاره پرداخت کرده ام، این ماموریت انجام شد، و شما نیازی ندارید که با انجام کاری [که عملا نزد خداوند بی ارزش خواهد بود و نخواهد توانست شما را رستگار ساخته و قیمت کفارهء گناهان تان باشد]، تقلای بیهوده کنید، فقط کافی است که به من [عیسای مسیح] منحیث یگانه ناجی برحق ایمان بیاورید. آری! همه چیز انجام شد!!!
سیستم های مذهبی/دینی مختلف می گویند بیشتر تلاش کن؛ اما عیسای مسیح می گوید به طور کامل پرداخت شده است.
تمام شده است.
به طور کامل پرداخت شده است.
[1] “Cat o’ nine tails”گربهء نه دم. شلاقی بود که از چرم حیوانات ساخته می شد و دارای نه تسمه بود. در نوک هر تسمه تکهء سنگ، شیشه و یا فلز را می بستند تا اثر ضرب را بیشتر کند و معمولا با هر بار ضربه، در گوشت و پوست محکوم پاره گی و جرح ایجاد می کرد.