فصل هفتم
تنها جایگزین معجزه آسای خداوند
اول، درک کنید که این فقط یک جایگزین نیست. من نمی توانم تاوان گناهان شما را بپردازم. هیچ انسان صرفاً نمی تواند تاوان گناهان دیگری را بپردازد، زیرا همهء ما زیر بار یک بدهی هستیم. همهء ما از یک چیز ساخته شده ایم - طبیعتی گناه آلود.
و به یاد داشته باشید، این فقط یک مشکل عملکرد یا رفتار نیست. این یک مشکل بودن ]وجودی] است. مشکل، فقط کاری نیست که من انجام داده ام، بلکه چیزی است که من هستم و آنچه در درون من است.
به همین دلیل، این جایگزین باید نوع شگفت انگیزی از جانشین معجزه آسا باشد که نه تنها تاوان گناه من را می پردازد، بلکه آن را کاملاً از من دور می کند و برای همیشه از بین می برد. این معجزه مستلزم نوعی جراحی روحی است که سرطان گناه را از بین می برد و در من هویت جدیدی ایجاد می کند - هویتی که در برابر خدا گناهکار نیست.
من به جانشینی نیاز دارم که بتواند درون من را از گناهکار به صالح بودن در برابر خدا تغییر دهد. من به جانشینی نیاز دارم که یک بار برای همیشه به مرگی که گناه به آن نیاز دارد، تاوان بپردازد و مرا از شر این بدهی نجات دهد. من به چیزی بیش از یک تغییر سطح نیاز دارم - من نیاز به بازسازی کامل معنوی دارم.
عیسی در واقع آن را «تولد دوباره» می نامد. در یوحنا فصل سوم، یک مرد نیکو خصال مذهبی - یک مرد بسیار خوب – به عیسای مسیح می گوید: «ما روحانیون این شهر، همه می دانیم که تو از طرف خدا آمده ای تا مارا تعلیم دهی. نشانه های معجزه آسایت گواه بر این است که که خدا با توست.». این شخص، مردی بود که عمر خود را صرف انجام کارهای بسیار خوب برای خدا کرده بود، و عیسی در آیه سه به او میگوید: «به راستی به تو می گویم، اگر تولد تازه پیدا نکنی، هرگز نمی توانی ملکوت خدا را ببینی.» به عبارت دیگر، تا زمانی که شما یک تولد مجدد معنوی کامل نداشته باشید -- تا زمانی که نتوانید هویت معنوی خود را از گناهکار به صالح تغییر دهید -- نمی توانید وارد بهشت شوید.
و دوباره در یوحنا 3:7 میگوید: «از اینکه به تو گفتم باید دوباره متولد شوی تعجب مکن.» هنگامی که این مرد از خواسته عیسی شگفت زده شد، پرسید: «چگونه ممکن است یک انسان در پیری متولد شود؟» سپس عیسی گفت: «اگر کسی از آب و روح متولد نشود، نمی تواند به ملکوت خدا وارد شود.» به عبارت دیگر، تولد اول شما (از طریق آب) جسمانی بوده است، اما تولد دوم شما (با روح) باید روحانی باشد. این چیزی نیست که بتوانید با چشمان خود ببینید - چیزی است که در قلب خود تجربه می کنید.
یک جایگزین معجزه آسا - نوعی جایگزین که فقط بدهی را نمی پردازد، بلکه آن گونه که کاملاً مرا بازسازی می کند و به من یک روح جدید می بخشد. این نوع جایگزینی است که گناه را می پردازد و به من هویتی کاملاً جدید در برابر خدا می دهد - فردی بدون گناه و بدون بدهی.
پس این جانشین کیست؟
در این خصوص خداوند می گوید: «... در آن هنگام که ما عاجز و درمانده بودیم، درست در زمان مناسب، مسیح آمد و جان خود را در راه ما، گناهکاران، فدا کرد.» (رومیان 5:6). او دوباره می گوید: «اما ببینید که چقدر مارا دوست داشت که با وجود اینکه گناهکار بودیم، مسیح را فرستاد تا در راه ما فدا شود.» (رومیان 5:8). خداوند آن را در رومیان 5:19 خلاصه میکند و میگوید: «زیرا همان طور که نافرمانی یک انسان، (آدم) باعث شد همه گناهکار شوند، اطاعت یک انسان دیگر[عیسای مسیح] سبب خواهد شد که خدا بسیاری را عادل به شمار آورد.» عیسای مسیح می گوید: «من شبان خوب هستم: شبان خوب جان خود را برای گوسفندان می بخشد.» (یوحنا 10:11).
در یوحنا 14:6، عیسی به شاگردانش می گفت که در حال آماده شدن برای بازگشت به بهشت است تا مکانی برای آنها آماده کند. در حین گفتگو، یکی از شاگردانش اساساً پرسید: «چگونه به آنجا برسیم؟» به طرز شگفت انگیزی، این دقیقاً همان چیزی است که عیسی به او گفت: «من راه، حقیقت و زندگی هستم: هیچ کس جز به وسیله من نزد پدر نمی آید.»
این یک خطابهء واقعا منحصر به فرد و امیدبخش است! عیسی به معنای واقعی کلمه گفت: «اگر روزی امیدوار هستید که نزد خدا بیایید، باید از طریق من بیایید.» او نگفت که باید از طریق غسل تعمید، از طریق یک کلیسا، از طریق یک کشیش، یا از طریق هر راه دیگری می توانید به نزد خدا بیایید. او گفت: «تنها راه من هستم!»
او تنها جانشین گناهان ماست
بسیاری از مذاهب واسطهها یا «میانبرهایی» دارند تا به ذعم خودشان، انسان ها را به خدا نزدیک کنند، برخی آنها را کشیش یا اسقف مینامند، برخی را امام یا پیشوای مذهبی می نامند و برخی دیگر را کاهن و پاندیت و... اما اشتباه اصلی اکثرا معتقدین به ادیان غلط، و باورهای نادرست این است که این پیشوایان مذهبی، راه را غلط می روند. چون هیچ راه دیگری جز عیسای مسیح، به رسیدن به خدا منتهی نمی شود. نه کشیش، نه کاهن، نه امام، نه کاهن و نه پاندیت، هیچکدام این ها نمی توانند شما را به نزد خدا ببرند. خدا مجدداً در این مورد به صراحت صحبت می کند و می گوید: «زیرا یک خدا و یک واسطه است بین خدا و انسان ها، یعنی انسان مسیح عیسی» (اول تیموتائوس 2:5). به عبارت دیگر، عیسی تنها واسطهء است که شما به آن نیاز دارید!
در عبرانیان2:9 خداوند می گوید: «اما عیسی را می بینیم که اندک زمانی پایین تر از فرشتگان قرار گرفت و اکنون در اثر فدا کردن جان خود در راه ما، خدا تاج جلال و افتخار بر سر او گذاشته است. بله به سبب فیض خدا، عیسی به جای تمام مردم جهان، طعم مرگ را چشید.»
بله، خدا جایگزینی شگفت انگیز و معجزه آسا برای مرگ ما فراهم کرد تا گناهان ما را بزداید و ما را از لحاظ روحی دوباره به دنیا آورد تا بتوانیم به نزد او برویم.
عیسی جانشین ماست.
عیسی جانشین شماست.
جواب خدا؟ بله، شما می توانید یک جایگزین داشته باشید، اما جایگزین باید فراتر از یک انسان عادی باشد. تنها راه حل این بود که خدا شمایل یک انسان را بگیرد، به زمین بیاید، زندگی بی گناهی داشته باشد و شخصاً برای رهایی ما از بدهی کفاره ای گناهان ما بمیرد.
بله، عیسی خداست[1].
اگر فکر می کنید که این یک ادعای افراطی است این را آیه را دقیق تر مطالعه کنید: اول از همه، او بارها گفت که او خداست. در این خصوص آیه ای وجود دارد: «... هر که مرا دیده، پدر را دیده است، پس چگونه می گویی که پدر را به ما نشان ده؟» (یوحنا 14:9).
ثانیاً او نه تنها مرد، بلکه از مردگان برخواست و دوباره زنده شد! میتوانید مکانهای دفن رهبران مذهبی و بنیانگذاران نظامهای دینی را با چشمان خود، در سراسر جهان ببینید. اما عیسای مسیح، یگانه پیشوایی است که وقتی از قبرش دیدن می کنید، قبر او کاملاً باز و خالی است. چون او دوباره زنده شد، و به نزد پدر، به آسمان ها برگشت.
واقعیتهای تاریخی و اسناد موثق تاریخی به شدت رستاخیز و زنده شدن واقعی عیسی مسیح، بعد از مرگش را تائید میکنند. پس از مرگ عیسای مسیح، پیروان او به شغل های قبلی خود بازگشتند چون رویای آنها مرده بود.
فقط چند روز بعد اتفاقی متحول کننده و معجزه آسا روی داد که باعث شد تا آخر عمر، این پیروان شغل هایشان را ترک کنند. آنها همچنین به خاطراین پیامی که به مردم رساندند که عیسای مسیح مرد و دوباره زنده شد -- به مرگهای وحشتناکی توسط امپراتوری روم محکوم شدند، ولی چون این واقعیت را با چشمان خود دیده بودند، از ابراز این حقیقت دست نکشیده و حاضر شدند برای اظهار این حقیقت، زندگی شان را به مخاطره انداخته و بمیرند.
بگذارید این سوال را از شما بپرسم. آیا برای چیزی که می دانید دروغ است، حاضر هستید بمیرید؟
این واقعیت که شاگردان او بخاطر شریک ساختن این پیام که عیسای مسیح دوباره زنده شده است، مردند -- هر یک از آنها دلیل کافی بر این است که عیسی واقعاً از مردگان برخواست، نزد خود داشتند و برای همین هم، این ریسک را پذیرفتند و از جان های خود گذشتند. ما می دانیم که عیسی خداست زیرا او تنها مردی است که تا به حال بر مرگ غلبه کرده و آن را غیرقابل انکار ثابت کرده است. «اما اکنون مسیح از مردگان برخواسته است...» (اول قرنتیان 15:20).
ثالثاً، ما می دانیم که عیسی خداست، زیرا این تنها گزینه عملی است. واقعاً فقط سه چیز وجود دارد که عیسی می توانست باشد: 1- خدای جسمانی، 2- دروغگو ویا 3- دیوانه. او بسیار عاقل بود و موعظه هایش، فهم اش و درک اش، بسیار قدرتمندتر از آن بود که او را «دیوانه» به اثبات برساند. او نمیتوانست دروغ بگوید، زیرا باز هم آموزههای او بیش از حد درست بود، و او و پیروانش همه «برای نفرت از دروغ میمردند». معجزات او، موعظه و رسالت سه ساله اش که بنیاد تحول کیفی در زندگی انسان را در آن روزگاران تاریکی، بنیان گذاشت، و رستاخیز واقعی او از مرگ، همگی دلیلی بر این است که او خدای جسمانی بود.
اگر از باور به این حقیقت که عیسای مسیح، خدای جسمانی بود، امتناع می ورزید، باید تمام کتاب مقدس را مردود بپندارید، زیرا این حقیقت مانند نخی در هر صفحه بافته شده است! کولسیان 1:15 او را «شکل خدای نامرئی» می نامد. اول تیموتائوس 3:16 به وضوح بیان می کند: «بدون هیچگونه تردید، راز دینداری که آشکار شده، عظیم است، این راز که او در جسم ظاهر شد، و از سوی روح القدس تصدیق گردید، فرشتگان او را دیدند، در میان ملت ها در بارهء او موعظه شد، در جهان به او ایمان آوردند، و در جلال به بالا برده شد.»
عیسی شخصاً ده ها پیشگویی کتاب مقدس را که در آن خداوند وعده داده بود که نجات دهندهء را برای بشریت خواهد فرستاد، برآورده کرد. اینها چیزهایی بودند که کاملاً خارج از کنترل او بودند، مانند مکان و زمان تولد، والدینش، و چگونگی مرگ او -- تک تک پیشگویی ها دقیقاً همانطور که کتاب مقدس پیش بینی کرده بود، به انجام رسید. هزاران سال خدا وعده داده بود که روزی این جانشین را خواهد فرستاد، و وقتی آمد، همان طور که خدا گفته بود آمد.
بله، عیسی خدا در جسم است (یوحنا 1:14). او بی دلیل به زمین آمد -- این تنها راه نجات ما از دشمن بی رحم [گناه] بود. این دشمن چنان به دنیای ما هجوم آورده بود که ما را همچون محکومان به گروگان می گرفت. خدا آنقدر ما را دوست دارد که به معنای واقعی کلمه به زمین آمد تا ما را از شر گناه، نجات دهد.
[1] ایمان مسیحی به خدای توحیدی اعتقاد دارد. با گفتن اینکه خداوند یک ذات است و در عین حال خداوند (در ذات مفرد) در سه شخص مجزا و متمایز وجود دارد، روشن تر می شود. این توصیف از خدا، الهیات مسیحی به عنوان یک ذات در سه شخص، تثلیث نامیده می شود که به عنوان تثلیث نیز یاد می شود. به اختصار می توان آن را چنین خلاصه کرد: یک خدا در سه شخص: خدای پدر، خدای پسر و خدای روح القدس.