فصل اول
فراتر از یک کالبد
روبروی من پشت میز نشست و آشکارا اعتراف کرد کھ برای اولین بار در پنجاه سال زندگی خود بھ جستجوی حقیقت می پردازد. او گفت: »در سھ سال گذشتھ، من از یک خدا ناباور بھ یک ایمان دار مبدل شده ام. با تمام خوبی ھا و بدی ھای زندگی ام، بھ این نتیجھ رسیده ام کھ دلیلی وجود ندارد کھ بھ این ھمھ خوبی و زیبایی کھ در ایمان وجود دارد، بی اعتنا باشم.
کن کم کم معتقد بھ وجود خدا می شوم.«
او مدیر رستورانی بود کھ من علاقھء زیادی بھ غذا ھایش داشتم. یک روز مصمم بھ این شدم تا این کتابی کھ اکنون
مطالعھ می کنید را بھ او معرفی کنم. این سومین گفتگوی ما بود و برای اولین بار در زندگی اش می دید کھ زندگی باید چیزی فراتر از گذشت زمان و رشتھء بی معنی از شرایط و رویداد ھا باشد. او اعتراف کرد کھ در ذھنش سوالاتی دارد و امیدوار است کھ برای آنھا جواب بیابد. با این پیش فرض کھ چیزھای زیادی در زندگی وجود دارد کھ او ھنوز آنھارا درک
نکرده و پاسخی برای آنھا نیافتھ است.
با پایان گفتگوی ما، من مودبانھ از او پرسیدم کھ آیا می توانم این موضوعات )پاسخ بھ سولات اش( را با او ادامھ دھم؟ او پاسخ داد: »مطمئنا، تا زمانی کھ شما از پاسخ دادن بھ من خستھ نمی شوید!«
از آن جا بھ او قول دادم کھ غذای فکری فراوانی بھ او بدھم، و قول دادم کھ از آن افکار، با ارجاع بھ کتاب مقدس پشتیانی کنم تا خودش بتواند آن ھا را تایید کند ]بھ درک عمیق و دقیق کتاب مقدس نایل گردد[.
با ھمین روحیھ، از او خواستم کھ کھ این اولین حقیقت مھم را در حین این سفر باھمی با ھم در نظر داشتھ باشیم کھ: »دوست من! تو خیلی بیشتر از یک کالبد )جسد( محض استی!«
دوست من، تو بیش از یک کالبد محض استی!
برخلاف پیام فرھنگ پاپ، در اعماق قلب خود میدانید کھ شما چیزی بیش از گوشت، خون و مواد بیولوژیکی کھ بھ گونھء تصادفی تکامل یافتھ اند، می باشید. باید فھمید کھ چیزی بیشتر از چیزھای کھ ھر روز صبح می تراشید، می شویید، و آن ھا را می پوشانید ]بدن شما[ شخص شما را ساختھ است. ]بھ این معنی کھ شما، فراتر از یک کالبدی ھستید کھ ھر روز
آن را می شوئید، می پوشانید و با آن می خورید و می خوابید2[.
عیسای مسیح می گوید: »حیات ]شما[ از گوشت و بدن ]شما[ از لباس مھمتر است« )لوقا: 12:22(. دوباره در کتاب
مقدس چنین می خوانیم: »از خدا می خواھم کھ تمام روح و جان و بدن شما تا آمدن عیسای مسیح بی عیب و نقض حفظ شود« )اول تسالونیکان 5:23(. )در جیمز 2:26( خدا می گوید: »...بدن بدون روح، روح مرده است...« در )دوم قرنطیان 4:16( خدا بین »انسان بیرونی«—بدن ما و »انسان درونی—روح ما، فرق می گذارد.« »...اگرچھ انسان ظاھری ما از
بین می رود، اما انسان درونی ما ھر روز تجدید حیات می یابد.«
2 توضح برای تفھیم مسلھ )مترجم(
بیشتر از یک کالبد—چرا این مھم ااست؟
نخست از ھمھ، این بدان معنی است کھ شما چیزی بیش از مرگ را برای خویش پیش بینی می کنید! در مورد آن فکر کنید. اگر شما یک جسم ھستید، پس تنھا چیزی کھ واقعا باید منتظر آن باشید مرگ است. چگونھ کسی می تواند واقعا خوشحال باشد اگر این ھمھء آیندهء باشد کھ او می تواند آن را تصور کند ]فقط مرگ[؟
دوم بھ این معنی است کھ شما ارزش دارید. اگر بیش ازیک تصادف بیولوژیکی عجیب و غریب ھستید، پس آفریده شده اید. اگر آفریده شده اید، پس خالق دارید و برای خالق خود ارزشمند ھستید. او برای خلقت شما، دلایلی داشتھ است—ھدف داشتھ است. شما دارای اھمیت و معنی ھستید—و زندگی چیزی فراتر از رویداد ھای تصادفی است کھ توسط سرنوشت در
کنار ھم قرار گرفتھ اند.
سوم بھ این معنی است کھ شما امید دارید. چیزی بیش از زندگی و مرگ فزیکی وجود دارد. این امید وجود دارد کھ بتوانید مشکلات فعلی خود را پشت سر بگذارید و روزی وارد مرحلھء خیلی بھتر و شکوه مندتری از زندگی شوید.
آیا تا بھ حال این جملھء کوچک »زندگی سخت است، پس میمیرید« را شنیده اید؟ خوب، این یک نگرش بسیار نا امید کننده بھ زندگی است و قطعا آن چیزی نیست کھ کتاب مقدس بھ وضوح آموزش می دھد.
بلھ، زندگی گاھی بسیار سخت و غیر قابل پیش بینی است.
بلھ! بالاخره ھمھ می میرند اما در پیام خدا چیزھای خیلی زیادی برای انسان وجود دارد! زندگی انسان در این جھان و زندگی پس از مرگ و... چیزھای خیلی زیادی کھ ھمنوا با برنامھ و ھدف خدا از خلقت انسان در روی زمین است.
برای این ھمھ، مدرک و ثبوت نیاز دارید؟ خیلی خوب! بھ وجدان تان مراجعھ کنید!
شما موجودی ھستید کھ در ضمیرش وجدان نھفتھ است. این یعنی، انسان موجودی است دارای وجدان. منظور از پیش
کشیدن وجدان در اینجا اینست کھ: چگونھ مادهء بیولوژیکی می تواند بھ طور خودکار وجدان ایجاد کند؟ این بدان میماند کھ ما بتوانیم بھ احساسات یخچال آشپزخانھء مان صدمھ بزنیم! مگر یخچال ]کھ صرفا یک شی مادی است، وجدان دارد؟
احساسات دارد؟ جواب واضح است! ھرگز![
وجدان یک چیز روحی است—یک شی روحانی—و صرفا گوشت یا جسد، رویداد ھای معنوی ایجاد نمی کنند. گوشت فقط گوشت است—حس خوب یا بدی ندارد—فقط در محدودهء زمانی مشخصی در قالب کالبد انسان، روح انسان را ھمراھی میکند و وقتی انسان مرد و از بین رفت، می پوسد.
وجدان انسان، بھ تنھایی اثبات کنندهء روح انسان است. وجدان دانش درونی شما از درست و غلط است. وجدان معرفت خدادادی شما نسبت بھ خالق شما و معیار اخلاقی او در تمام خلقت است.
این واقعیت کھ انسانھا در سراسر سیاره زمین بھ طور شھودی چیزی را می پرستند، دلیلی بر این است کھ خداوند این را در قلبھای ما نوشتھ است. این بخشی از ژنیتیک معنوی نسل انسان است. مھم نیست کجا بروید، ھرجایی کھ بروید مردمی را خواھید دید کھ کسی یا چیزی را می پرستند. حتی خداناباوران کھ وجود خدا را انکار می کنند، خود را پرستش می کنند
و خود، خدای خود می شوند.
در آیھ 20، رومیان فصل اول خداوند می گوید: »زیرا چیزھای نامرئی او از زمان خلقت جھان بھ وضوح دیده می شود و از چیزھای ساختھ شده قابل درک است، حتی قدرت ابدی الوھیت او، بھ طوری کھ بی بھانھ است.«
خداوند در آیھ نزدھم ھمین سوره میفرماید کھ خود را در درون ھر انسانی آشکار کرده است و در آیھ بیست و یک توضح می دھد کھ وقتی عمدا این علم درون را انکار کنیم، قلب ھای مان تاریک می شود.
یک بار دیگر در رومیان 2:15 خداوند می گوید کھ شریعت او در دلھای ما مکتوب است: »کسانی کھ اعمال شریعت را در دل ھای شان مکتوب نشان می دھند و وجدان آن ھا نیز شھادت می دھد....«
بنابرین، ھمھء این ھا بھ چھ معنی است؟ خدا آن را بھ سادگی در رومیان 1:20 شرح می دھد، ما »بدون بھانھ« ھستیم. انکار وجود خالق یا علاقھء او بھ زندگی ما بھ معنای نادیده گرفتن واقعی وجدان و حقیقتی است کھ خداوند در قلب ما نوشتھ
است.
ھمھء این ھا بھ یک نتیجھء اولیھ اشاره دارد. رابطھء ما با خدا باید عملا طوری طراحی شود کھ بھ جای بینایی، ایمان
داشتھ باشیم. خداوند این گونھ می گوید: »با ایمان است کھ در می یابیم عالم ھستی بھ امر خدا شکل گرفت، بھ گونھء کھ آن چھ کھ دیدنی است؛ از آنچھ کھ قابل دیدن بود، ساختھ نشد.« )عبرانیان 11:3(
چیزھای کھ ساختھ شده اند، )این من و تو ھستیم( از چیزھای کھ ظاھر می شوند ساختھ نشده اند )این دنیای اطراف
ماست(. بھ عبارت دیگر، این کھ شما کی ھستید، از کجا آمده اید و بھ کجا می روید، بیشتر بھ چیزی مربوط می شود کھ شما نمی توانید ببینید، اما می دانید کھ وجود دارد. شما نمی توانید ھوا را ببینید، اما برای ادامھء زندگی بھ آن وابستھ ھستید. شما نمی توانید امید، شادی و یا آرامش را ببینید—اما بھ شدت آرزوی آنھا را در قلب خود دارید. شما نمی توانید خدا را
ببینید، اما می دانید کھ او وجود دارد و قلب شما مشتاق است کھ مورد محبت و پذیرش کامل او قرار گیرد.
بیشتر از یک کالبد؟ بدن شما فقط یک مکان موقت برای شمای واقعی است! خدا این مکان ]جسد و یا کالبد من و شما[
را خیمھ می نامد. )دوم قرنتیان 5:1(! ھمان طوری کھ ھرشب یک دست لباس را درمیاورید و بھ عوض آن لباس خواب تان را می پوشید و صبح روز بعد، لباس خواب تان را درمیاورید و دست دیگری از لباس ھای تان را برای پوشیدن انتخاب می کنید، یک روز قالب بدن تان را رھا خواھید کرد. در آن لحظھ، بدن شما از نفس کشیدن، حرکت و فعالیت متوقف می شود،
اما شمای واقعی—انسان درونی شما—بھ زندگی لایتناھی خود ادامھ خواھد داد!
بلھ، شما خیلی بیشتر از یک جسد ھستید! تا زمانی کھ آن را دارید از خود مراقبت کنید، اما آنقدر روی جنبھ ھای فزیکی تمرکز نکنید کھ »آنچھ کھ با چشمان خود نمی بینید« را از دست بدھید! شما یک روح ھستید. شما وجدان دارید. شما آفریده شده اید و اھمیت دارید. شما ارزش دارید و شما یک ھدف ابدی دارید. شما خالقی دارید کھ مشتاق خواندن آرزوھا و مکنونات قلبی شماست—آنچھ را کھ با چشمان تان نمی بینید با قلب تان ببینید. خداوند اطلاعات و معلومات زیادی را بھ
شما عطا کرده است. تا دو و دو را در کنار ھم بگذارید و منتظر است تا شما شخصا بھ نزد او بیائید.
ھمینطور کھ این فصل را بھ پایان می رسانیم، یک تکلیف کوتاه برای شما دارم. در افسسیان 1:18، دعائی وجود دارد
کھ چنین است: »چشم ھای عقل شما روشن می شود، تا بدانید امید دعوت او چیست...« بھ عبارت دیگر، شما دارای چشم ھای دومی ھستید، کھ چشم ھای اداراکی شما می باشند و ممکن است بھ درستی کار کنند و یا کار نکنند.
آیا قبل از ادامھء مطالعھء این کتاب، این دعای ساده را از صمیم قلب تان بھ خدا می خوانید؟
»خدایا، می فھمم و می پذیرم کھ من چیزی بیش از یک بدن ھستم و شاید چیزھای زیادی در مورد زندگی معنوی وجود
داشتھ باشد کھ من نمی بینم و یا نمی فھمم. وقتی در مورد این چیزھا می خوانم، آیا چشمان درک مرا باز می کنی؟ خدایا بھ من کمک کن ببینم دیدن چھ چیزھای ضروری را برای درست زیستن از دست داده ام!«
آمین!